بازنگری در مفاهیم و اصول یکی از انواع هنرهای نمایشی
■ میم و پانتومیم1
شکارچیان و جنگجویان عهد باستان ابتداییترین شکلهای پانتومیم را با حرکت اندام و اشاره سر و دست و رقص به اجرا درمیآوردند و از این طریق، احساسات و داستانهای خود را به یکدیگر منتقل میکردند..
اولینبار در قرن پنجم قبل از میلاد هندوستان بود که پانتومیم را بهعنوان هنر نمایشی به ثبت رساند. هندیها این نوع نمایش را جلوی خدای خود بهاراتا 2 (3خدای اجرای دراماتیک) انجام میدادند.
بابهاونتی4 نویسنده هندی برای نمایشهای خود قطعات پانتومیم مینوشت. در قرن چهارم قبل از میلاد پانتومیم به شرق چین راه پیدا کرد و بازیگران برای انتقال داستانها و رویدادهای اجتماعی و تاریخی از این هنر سود بردند. ژاپنیها برای نیایشهای مذهبی، مراسم جنگی، جلوگیری از زلزله و فاجعههای دیگر طبیعت از پانتومیم استفاده میکردند که آن را سامبوسو5 میخوانند. هنوز در کشورهای چین، هند و ژاپن میم و پانتومیم یک هنر کامل نمایشی موجود است که در آن از رقص، آواز، موسیقی، آکروبات و حرکتهای دست، به معنای خاص استفاده میشود.
بعدها در یونان باستان در کنار مسابقات نمایشی که شامل تراژدی و کمدی بود، نمایشهای کوتاه هم وجود داشت که آن را میم میگفتند. رقص و تقلید از پرندگان و حیوانات، آواز و حرکات آکروبات بازبگیران را «میموس» میخوانند.
با گذشت زمان میم که از حرکت، رقص، آواز و ... شکل گرفته بود، تبدیل به نمایش بیصدا شد. نمایشی که شخصیت در آن نسبت به موضوع برتری یافت. بازبگیران با ماسک، نیمه یا تمام صورت را میپوشانند.
در قرون وسطی دلقکها از بازیگران میم و پانتومیم فنونی آموختند و شاید بتوان گفت آنها پیشگامان پانتومیم کمدی بودند. در قرون وسطی نیز از این نوع نمایش برای مراسم مذهبی و نیایش استفاده میشد. در رنسانس ایتالیا کمدیا دلآرته7 رونق گرفت. گروهی سیار با تیپهای ثابت و موقعیتهای کمدی، قصهها و یا اتفاقهای روزمره را با بداههسازی و حرکت بهکار میبردند.
اما پانتومیمی که ما امروز میشناسیم، میم نیست، بلکه نمایشی بدون کلام و حرکتهای استلیزه است که آن را ژان کاسپارد بارو8 فرانسوی در قرن نوزدهم ابداع کرد. او برای اجرای نمایش خود داستانهایی از زندگی روزمره خلق کرد؛ داستانهایی که صحنهها و شخصیتهایش واقعی بودند. شخصیت عامیانه او پیر9 و رنگپریده و مجنون و جذاب با زیرپیراهنی سیاه و شلواری سفید بود. پس از او پسرش چارلز 10 به کار او ادامه داد. پس از جنگ جهانی اول ژاک کوپو11 پانتومیم را در مدرسه ویوکلمبیر12 به عده زیادی آموزش داد. در میان شاگردان او، اتین دکروو13 پانتومیم را با روشهای نو دنبال کرد و مارسل مارسو14 یکی از هنرجویان او بود که مقبولیتی جهانی به پانتومیم بخشید. شیوه کار مارسل مارسو بیشتر بر بدن و تجسم فضا تکیه دارد. او برای نشان دادن فضا و موقعیتی خاص از حرکات ساده و هماهنگ بدن بهره میگیرد. مارسو با خلق شخصیت بیپ 15 به دنیای پانتومیم، معنی و ابعاد تازهای بخشید. آقای بیپ با کلاه و گلی بر آن معرف مردانی در وضعیت و موقعیتهای متفاوت و مختلف است.
پانتومیمهای مارسل مارسو ـ با بیشتر از 75 سال عمر ـ هنوز بیشترین تماشاگر را در دنیا دارد. تماشاگرانی که از دیدن اجراهای او به خنده و گریه میافتند. حال میبینیم که پانتومیم هنری است باستانی و مدرن؛ هنری که برای ارتباط با مخاطب خود دچار مشکل زبانی نیست؛ تلاشی است برای خلق چیزی که به ظاهر هیچ است.
عمدة کار در پانتومیم کنترل اعضای بدن، تنفس اصولی (تنفس از طریق دیافراگم)، وضعیتهای مختلف حرکتی، جایگزینی هر حرکت به حرکت دیگر، جداسازی بدن (سر و دست و صورت و ...) تا هر یک معنی خاص خود را دربرگیرد و یا حرکتی که با واکنش حرکت دیگر توأم باشد، احساس عاطفی، حرکات ظریفه و فرم هماهنگ، شخصیتپردازی، خلاقیت، تمرکز، حافظه قوی و تخیل است. ترکیب حرکات مختلف در پانتومیم، حاصل کار مداوم و ساعتها تمرین مفید است. بنابراین پانتومیم به بدن و ذهن آماده و چابکی و هماهنگی نیاز دارد.
پانتومیم میتواند در هر مکانی اتفاق بیفتد، حتی در فضای باز «خیابان» و فضای بستة «صحنه».
■ پانتومیم خیابانی
پانتومیم خیابانی، فاقد صحنه نمایش است و عموماً از بداههسازی شکل میگیرد و در میان جمعیت اجرا میشود. بازیگر پانتومیم گاه از میان جمعیت، اجرای خود را شروع میکند و گاه با عمل و عکسالعمل تماشاگر را به دنبال دارد. بازیگر پانتومیم خیابانی، محدودیت فضا ندارد و از این رو میتواند تحرک زیادی داشته باشد. با جمعیت به حرکت درآید و یا جعیت را به دور خود جمع کند.
او میتواند بر اساس روحیه تماشاگران خود که در رفت و آمد هستند بازی خود را تغییر دهد. او باید تماشاگر خود را روانشناسی کند. چگونه و با چه گروهی، چه ارتباطی برقرار کند. چگونه تماشاگر را وادار به تماشای بازی خود کند و به باور برساند.
در این نوع نمایش، نیازی به یک داستان بلند و کامل نیست، بلکه تأکید بر بیان موضوع یا لحظه ویژه است. بازیگر پانتومیم خیابانی، زمان اندکی برای گسترش کاراکتر مورد نیاز دارد. پس باید از تخیل و واقعیت خود در لحظه، استفاده لازم را ببرد. بازی این بازیگر لزومی به حرکات و داستان پیچیدة بلند ندارد و اغلب از بداههسازی شکل میگیرد. او باید بتواند با عمل سریع، خلاقیت ناب داشته باشد.
او میتواند روی تمهای روزمره تأکید کند و یا با عمل تماشاگران، حرکت و عکسالعمل داشته باشد. باید هر حرکت خود را کنترل کند. گاه ممکن است تماشاگران او را از تمرکز خارج کنند. او باید روی تمرکز لحظهای خود آگاهی و کنترل به دست آورد. در این نوع پانتومیم بازیگر باید توجه تماشاگر را به شروع بازی خود با موسیقی، حرکت و ... جلب کند..
بازیگر پانتومیم خیابانی باید اعتمادبهنفس ویژه داشته باشد؛ چون در وضعیت و فضای خاص قرار دارد و باید خود را برای هرگونه رابطه، مسأله و اتفاق آماده کند.
■پانتومیم صحنه17
در این نوع نمایش فضا مشخص است؛ روی صحنه، با امکانات و نور، موسیقی، افکت... موضوع نمایش میتواند پیچیدهتر از پانتومیم خیابانی باشد و یا میتواند از پیش نمایشنامهای بلند نوشته، کارگردانی و تمرین شود.
شخصیتپردازی و خلق کاراکتر مورد نیاز داستان باید گسترش و پرورش پیدا کند و کاراکتر تجربه و تحلیل شود. عناصری چون هویت، طرز برخورد، موقعیت، فضا، محیط، رفتارهای شخصی، احساسات عاطفی و درونی، بیان حالات، و چهره و دیگر حرکات دقیق اندامها، شکل قابل قبول کاراکتر نمایش را بیان کند تا تماشاگر بتواند داستان نمایش را متوجه شود. اگر به شخصیت، پرورش کافی داده شود، تماشاگر تغییر و تحول و سیر داستان نمایش را دنبال میکند. بازیگر در پانتومیم صحنه، در قیاس با پانتومیم خیابانی نیازمند کنترل بیشتر بر اعمال خود دارد؛ زیرا توسط صحنه از تماشاگر جدا میشود و تمام توجه تماشاگر روی بازی او متمرکز است و مجبور نیست توجه تماشاگر را به بازی خود جلب کند. تماشاگر به خواست خود و به منظور دیدن بازی بازیگر و نمایش پانتومیم به سالن نمایش آمده و انتظارش مشخص است.
در پانتومیم بهطور کلی میشود از داستانهای قدیمی، افسانهای، و یا یک نمایش کامل و یا بداههسازی درباره موضوعات روز، مسائل اجتماعی، سیاسی و فرهنگی بهره گرفت و احساسات و تصورهای مختلف را به تماشاگر، القا کرد.
در این دوران بازیگران از لباسهای مختلف و رنگی و گاه لباس ساده استفاده میکنند. از ماسک صورت (حالا میخواهد پاکت میوه باشد یا صورتک انسان یا حیوان) و یا از گریم ماسک استفاده میشود و گاه با بازی جعبه یا چمدان شروع میشود، گاه حرکات رباتگونه که بسیار تند یا کند رخ میدهد. گاه یک چرخش میتواند گذر ساعاتی را به تماشاگر نشان دهد.
شعبدهبازها، دلقکها، رقصندهها و ... نیز از هنر پانتومیم استفاده میکنند.
پانتومیم، هنری مستقل است که هر بازیگر میتواند به نوعی که خود میخواهد از آن بهرهمند شود.
■ نمونهای از یک پانتومیم خیابانی
میدان یونین18 در شهر سانفرانسیسکو است. جایی که بیشتر مغازهها، تئاترها، هتلها، و گردشگرها را میتوان دید. میدانی است که مردم، موقع ناهار روی نیمکتهای آن مینشینند و استراحت میکنند. ظهرها معمولاً بسیار شلوغ است و گاه عدهای ساز مینوازند و یا قطعههای کوتاه نمایشی اجرا میکنند. رابرت شیلدز 19 یکی از کسانی است که هر روز در این میدان، پانتومیم اجرا میکند؛ با صورتی سفید، خلاق و باهوش، با تماشاگرانی فراوان که بعضی چند سِنتی برایش پرتاب میکنند.
او یک هنرمند است. هنرمند پانتومیم خیابانی؛ او سالهاست که در این میدان نمایش اجرا میکند. صورت خود را در خیابان با آیینه کوچک که به درخت آویزان کرده، گریم میکند و با فضای تماشاگر همراه است. بعضی وقتها نقش تماشاگر را بازی میکند. و زشتیهای رفتار او را به نمایش میگذارد. وی نسبت به نگاه و حرکت و عمل تماشاگر عکسالعمل نشان میدهد.
هیچ موضوع یا عمل از پیش تعیینشدهای در کار او وجود ندارد و همه چیز در «آن» شکل میگیرد.
با چهره سفید، حسها و حالتهای مختلف تماشاگر را تقلید میکند. اغلب تماشاگر، خود را با او وفق میدهد.
او یکی از بازیگران ماندگار پانتومیم خیابانی از دهه 1970 تاکنون است.
منیژه محامدی
منبع : اینترنت
پاورقی:
1.mime and pantomime
2. Bharatta
3. the God of Dramtie Presentation